همه هستی من

عشق در نظر من آن است که تو خنجری هستی که من در درون خویش می‌چرخانم...

همه هستی من

عشق در نظر من آن است که تو خنجری هستی که من در درون خویش می‌چرخانم...

همه هستی من

توبه کردم که قلم دست نگیرم اما
هاتفی گفت که این بیت شنیدن دارد :
وخدا خواست که یعقوب نبیند یک عمر
شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد ؟...
#شهریار

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سعدی» ثبت شده است

دل بفروخته مفروش به بازار دگر

 

دل به بازارِ من آورده و بِفروخته‌ای

 

دلِ بِفروخته، مَفروش به بازارِ دگر

 

#سعدی